سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد

سلام.

امروز تصمیم گرفتم خلاصه ای از صحبتهای یکی از دبیرامون رو اینجا بذارم. بعد از خوندن حتما نظر بدید. و بگین اگه شما همچین دبیری داشتین چیکار می کردین؟

 

امروز سر کلاس شلوغ کردیم. آقا هم حسابی بهش برخورد و شروع کرد به سخنرانی.

حرفهایی هم که تو پرانتز نوشتم از خودم و دوستامه. اشتباه نشه.

 

« من از اولم این اخلاق کوفتی رو داشتم. من یه مقدار حساسیت خاص دارم.

وقتی دبیری با تمام آرزو میخواد درس بده، 4 نفر می شینن خاطره تعریف میکنن خیلی بده. (پس او 36 نفر دیگه چی؟)

من دو فردای دیگه رو نگاه میکنم. من کنکور شما رو نگاه می کنم.

شما بزرگ شدید. خانم شدید دیگه. عَیبه ، زشته.

من چی بگم به شما. من از این نگرانم که فردا همدیگرو ببینیم و راه خودمون و کج کنیم.( همین الانشم اینکارو می کنیم )

ولی آنچه مهم است  معرفـت ــ خانمی ــ شخصیت شماست. (اووووووووووووووه)

مهر ، علاقه، محبت، دوستی ... اینها که زیباتره.

دخترای ناز من،  نَـگین X دیو دوسره. (خب مگه نیست؟)

من دلم میخواد دانش آموزای من بالای % 90  بزنن.

فردا دیپلم شناخته می شین. یک دوره ی کامل رو تموم کردیم. والله ما اون موقع ها که دیپلم بودیم خرج یه زندگی رو می دادیم.

اگه عروسیتونم منو دعوت کنین میام( حالا کی خواست تو رو دعوت کنه). جشن فارغ التحصیلی تون هم میام. شما خاطره ی من هستید.

بدونین که واقعا دوستتون دارم. پاک هستید. دوست داشتنی هستید. قابل احترام هستید. واسه تک تک شما می میرم.( عاشق وشدی؟) ماشاالله بزرگین. دیگه خانم شدین برای خودتون. ( عجب گیری داده ها)

چرا با دبیراتون اینطور برخورد می کنید؟  X  با کوله باری از مشکلات ذهنی تا پاسی از شب نشسته جزوه نوشته.

اگه شما امید رو از ما بگیرین، ما دیگه نمی تونیم درس بدیم. ( چه بهتر ).

شما 30 تا آدمین با روحیه های مختلف. هر کی یه روحیه داره.

آیدای من  یکی ( یک روحیه دارد)

فهیمه ی من یکی

نسیم من یکی

اون حاج خانم من که به امید خدا چند وقت دیگه خاج خانم میشه یکی.

 

سرتونو درد آوردم. عفو بفرمایید. این یک ماه رو تو رو خدا تحمل کنید. چون واقعا تحمل من سخته( خوب ِِ خودت میدونی) . ولی من بیرون از مدرسه، اینقدر خوبــــم، اینقدر مهربونـــم.(اعتماد بنفس و ).

 

حساسیت شما بخاطر لطافت شماست. ( این قسمت شبیه پیام بازرگانی بود).  مهربانید. بیش از حد مهربانید. بنابراین زود رنجیده می شید. منم همینجوریم. 

عزیز دلم، قربونت برم، اونجوریم که فکر می کنید من بد نیستم.

دوستای فهمیده ی من.

حالا.

 

آشتی؟

آشتی ِ آشتی؟؟؟؟؟

سپاسگزارم